امشب به یُمن ِدیدنت قفل ازدلم وا میکنم
جشنی به استقبال ِتو درکوچه برپا میکنم
درب ِدلم را بعدتو بر روی ِهرکس بسته ام
ماندم به دیدار ِتو و امروز و فردا میکنم

گردو غبار رفتنت خوابیده روی شیشه ها
روی غبار ِ شیشه ها از شوق تو ها میکنم

قلبم درون سینه ام بی تاب ِدیدارت شده
چندان فشارم میدهداین پا و آن پا میکنم
چندین زمستان میشود دلتنگِ دیدارِ توام
پیشم بمانی جان به تو،جانانه اهدامیکنم

ششدانگ ِقلبم رافقط بهرِتو پنهان کرده ام
اکنون که برگشتی سَنَد بهرِ توامضا میکنم

دور از تو بیمارم گلم باید بمانی پیش من
ترکم نکن ای عشق ِمن، از تو تمنا میکنم


کافه پارسی | CAFEPARSI میکنم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه باغ مخفی آموزشی آشپزخونه یورو تراک2 ایران عکاسی طبیعت دهه فجر روزهای سربلندی ونشاط ایران اسلامی مبارک مرکز خرید ایران